تاریخ منوّرالفکری در ایران (۱) روشن‌فکری دینی از کمبود نگاه تاریخ‌محورانه رنج می‌برد برگزاری جشن بزرگ «خدا قوت کارگر» در ورزشگاه امام‌رضا (ع) مشهد استقبال زائران و مجاوران بارگاه رضوی از نمایشگاه «در آستان بقیع» بازدید رئیس بعثه مقام معظم رهبری از نمایشگاه «در آستان بقیع» افزایش ۵۰ درصدی ظرفیت پذیرش زائران مددجو در خراسان رضوی به کجا می‌روم آخر؟ بررسی فضیلت امیرالمؤمنین(ع) در حدیث ردالشمس برگزاری نشست تخصصی «وعده صادق» در مشهد مقدس دومین نشست کارگروه ملی امام‌رضا(ع) در مشهد برگزار شد درباره بانویی نیکوکار که بانی روشنایی حرم مطهر رضوی شد شکر نعمت همجواری با امام رئوف (ع) بازخوانی شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)| نامه‌ای از مسافر مشهد به مسافر ری ارائه خدمات «آب‌رسانی» در پهنه سیستان توسط خادمیاران رضوی و با هدف کمک به مدیریت کم‌آبی جزئیات برنامه‌های قرآنی روزانه حرم‌مطهررضوی (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) «چشمه‌های معارف رضوی»؛ روایتی از مهم‌ترین احادیث امام رضا(ع) کارگاه دوخت لباس شیرخوارگان حسینی در مشهد مقدس افتتاح می‌شود ویژه برنامه‌های حرم مطهر رضوی به مناسبت شب شهادت حمزه سیدالشهدا(ع) چند هزار حافظ قرآن در خراسان رضوی داریم؟
سرخط خبرها

از رودهن به مشهد

  • کد خبر: ۲۰۹۳۸۵
  • ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۲
از رودهن به مشهد
او یکی از چهار خادم کشیک دوم چایخانه رضوان است که هر هفته از راه دور خودش را می‌رساند به مشهد تا چند ساعتی را در خدمت زائران امام رئوف باشد.

هفته‌ها از آن روز خاص می‌گذرد و شهرام همتی، همچنان ناباورانه درباره این خوشی ناگهانی، حرف می‌زند. نگاهش را به نقطه‌ای نامعلوم دوخته است و مهم‌ترین سؤال هایمان را با «خودم هم نمی‌دانم» جواب می‌دهد. او یکی از چهار خادم کشیک دوم چایخانه رضوان است که هر هفته از راه دور خودش را می‌رساند به مشهد تا چند ساعتی را در خدمت زائران امام رئوف باشد. اهل رودهن در استان تهران است و تا همین چند وقت پیش، شب و روزهایش را در جاده‌ها با کار روی ماشین سنگین می‌گذراند.

تازه‌ترین معجزه زندگی اش به ۹ ماه پیش برمی گردد که با خانواده برای زیارت آقا امام هشتم (ع) به مشهد آمده بود. مثل خیلی از زوار به نیت تبرک، به چایخانه رضوان آمد تا با نوشیدن چند جرعه چای، مهمان مهربانی حضرت و خادمان چای ریزش شود. چشم‌های سبزرنگش به اشک می‌نشیند وقتی واژه چای را با احترام و الف کشیده ادا می‌کند و می‌گوید: چای را که خوردم انگار یکی به دلم انداخت برگردم به سمت چایخانه و بپرسم: خادم نمی‌خواهید؟

به مسئول چایخانه که ارجاع داده شدم، گفت: شهرستانی هستی و نمی‌توانی دائم رفت و آمد کنی به مشهد. گفتم: چرا، می‌توانم. نمی‌دانم، شاید به دل او هم افتاده بود کار من را پیگیری کند. یکی دو هفته بعد خدمتم را اینجا در چایخانه شروع کردم بدون اینکه آشنا یا رفیقی داشته باشم.

هر هشت روز یک بار که نوبت کشیک آقای همتی در چایخانه می‌شود، دو ساعت راه را طی می‌کند تا از رودهن به راه آهن تهران برسد، سوار قطاری شود که بلیت آن را با هزینه شخصی تهیه کرده است، دوازده ساعت راه تا مشهد را طی کند و به موقع برسد به حرم. اول نوبت زیارت است، بعد یکی دو ساعت استراحت و بعد هم پوشیدن لباس سبز خدمت در چایخانه.

در ذهنتان بود خادم شوید؟ جواب سؤالمان را از گریه هایش می‌فهمیم و از جملات بریده‌ای که می‌گوید هیچ وقت به این قضیه فکر نکرده بود و خودش هم نمی‌داند چطور این خوشبختی، نصیبش شده است. شاید همان روز‌هایی که با عشق در هیئت قمر بنی هاشم (ع) رودهن، آشپزی می‌کرده تذکره خدمت در مشهد امام رئوف را از دست‌های با کفایت حضرت اباالفضل (ع) گرفته است. خادم شصت ساله کشیک دوم چایخانه رضوان از این شاید‌ها سر در نمی‌آورد فقط می‌داند حالش خیلی خوب است از اینکه به حضور طلبیده شده و حضرت، توفیق نوکری را به او داده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->